اثبات مفهوم (PoC)؛ اولین آجر از استارتاپ من
۹۹۰۸۰۴۰۱
امکان ندارد به فکر استارتاپ باشی و دستورالعمل اثبات مفهوم یا Proof of Concept را ندانی!
پیش از هر کاری لازم است پیش فرضهای خود را دربارهی امکان سنجی و سودمند بودن ایده خود تائید کنیم.
همانطور که برای کوهنوری نیاز به وسیله و ابزار خاصی داریم؛ اثبات مفهوم نیز به عنوان ابزار کار در ایجاد یک ایده استارتاپ مطرح است.
در این مقاله، پاسخ سوالات زیر داده میشود :
اثبات مفهوم چیست؟
تفاوت PoC با نمونه اولیه ( MVP ) چیست؟
چرا استارتاپ به PoC نیاز دارد؟
چگونه یک اثبات مفهوم را در ۵ مرحله انجام دهیم؟
با تیم تحریریه شتابدهنده دارویی هنام همراه باشید.
اثبات مفهوم ؛ گامی حیاتی برای استارتاپ
اثبات مفهوم یا PoC، فرایندی است که قابل اجرا بودن ایدهی محصول را در دنیای واقعی مشخص میکند. در حقیقت، PoC به سوالات زیر پاسخ میدهد :
- آیا ایده محصول، قابل اجرا است؟
- آیا محصول، ارزش منحصر به فردی برای گروه هدف به همراه دارد؟
- آیا کاربران، محصول را خواهند پذیرفت؟
- کاربرن با صرف چه میزان هزینه، زیربار پذیرش محصول خواهند رفت؟
اثبات مفهوم، یکی از عناصر اصلی رویکرد Lean Startup است. رویکردی که یک استارتاپ، برای توسعه موفقیت آمیز محصول خود، میبایست از آن پیروی کند.
تفاوت اثبات مفهوم با نمونه اولیه و محصول اولیه
همانطور که گفته شد؛ اثبات مفهوم یا PoC معادل با اعتبارسنجی ایده محصول است. بنابراین به عنوان اولین گام در فرایند توسعه محصول مطرح میباشد.
در صورتی که ایده محصول قابل اجرا باشد؛ در مرحله دوم، یک نمونه اولیه یا Prototype طراحی میگردد.
نمونه سازی اولیه، معادل با ایجاد یک نسخهی ساده از محصول است. این کار با هدف آزمایش کاربر یا مشتری انجام میگیرد. سپس با استفاده از بازخورد واقعی کاربر، بهترین روش برای طراحی شناسایی میشود.
مرحله سوم، مربوط به طراحی و ساخت حداقل محصول قابل عرضه یا MVP میباشد.
حداقل محصول قابل عرضه یا MVP
MVP، ساده ترین نسخه از محصول است که
- حداقل بخشی از ارزش محوری محصول را به کاربر عرضه کند.
- با هدف استارتاپ مطابقت داشته باشد.
- آماده برای بازار باشد.
- باید از نظر بصری جذاب، قابل استفاده و کاربردی باشد تا بتواند اولین کاربر یا مشتری را جذب کند.
چرا استارتاپ به اثبات مفهوم نیاز دارد؟
هدف اصلی از اثبات مفهوم برای استارتاپ، تائید اعتبار محصول در بازار است. خروجی PoC اساسا در قالب ” بله ” یا ” خیر ” است!؛ یعنی ایده محصول یا حذف میشود و یا برای ورود به مراحل دیگر، باقی میماند. تصور اینکه یک ایده محبوب به زودی حذف شود، میتواند برای یک استارتاپ هراس انگیز باشد. این احساس ترس نیز میتواند استارتاپ را از پرداختن به PoC بازدارد. اما باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که نباید از شکست ترسید.
در هنام بخوانید: چگونه برای استارتاپ خود تصمیم اشتباه نگیریم؟
ممکن است ایده محصول استارتاپ از نظر شما بینقص باشد، اما بدون نگاه کردن به آینهی اثبات مفهوم، نمیتوانید از صلاحیت ایده خود مطمئن شوید.
در حقیقت، اثبات مفهوم جنبهی واقع گرایانهی ایده را تائید میکند. همچنین پاسخ این پرسش را مشخص میکند که آیا ایده محصول میتواند ارزش موردنظر را برای کاربر به ارمغان آورد؟
بنابراین در صورتی که استارتاپ، این مرحله اولیه و مهم را در الویت قرار ندهد و مستقیما طراحی و نمونه سازی اولیه را آغاز کند؛ زمان و منابع زیادی را هدر خواهد داد.
اثبات مفهوم در ۵ گام
۵ گام در جهت اثبات مفهوم در یک استارتاپ شامل موارد زیر است:
- اثبات نیاز
- بررسی راه حلها
- دریافت بازخورد
- درنظر گرفتن جزئیات
- یادگیری و آماده سازی برای نمونه سازی اولیه
گام اول؛ اثبات نیاز
پیش از هر کاری، باید به طور قطع پاسخ این سوال را مشخص کنید؛ اینکه آیا کاربران واقعا به محصول شما نیاز دارند؟
در حقیقت، پیش از فکر کردن در مورد جزئیات ایده پیشنهادی، میبایست وقت و انرژی خود را در راستای بررسی نیاز اصلی کاربران متمرکز کنید. مشکل و نیاز مخاطب را تعریف کنید. با دقت بررسی کنید که آیا این موارد، ارزش تهیه یک راه حل جدید را دارند یا خیر. سپس مشکلی را که میخواهید برای آن راه حل ارائه دهید، شناسایی کنید.
گام دوم بررسی راه حلهای احتمالی
در این گام از اثبات مفهوم ، تیم استارتاپ شما، درباره راهحلهای احتمالی برای مشکلات و نیازهای مخاطب هم فکری میکند. در مرحله بعد، تعدادی راه حل مناسب لیست میشوند. سپس، این راه حلها از جنبههای زیر ارزیابی میشوند:
- قابل اجرا بودن از نظر تکنیک
- ارائه یک ارزش منحصر به فرد
- هزینه
- زمان
گام سوم دریافت بازخورد از مزایا
در این گام، نقش ارتباط با مخاطب، بسیار تعیین کننده است. در حقیقت، پاسخ مخاطب به سوالات زیر، ادامهی مسیر را برای استارتاپ مشخص میکند :
آیا راه حلهای ارائه شده، ارزش مورد نظر را برای آنها به ارمغان آورده است؟
آیا راه حلها واقعا مشکلات و نیازهای آنها را رفع میکنند؟
آیا راه حلها، عملی و قابل استفاده هستند؟
با استفاده از این بازخوردها، میتوان پیش فرضهای احتمالی را آزمایش کرد. در صورت وجود نقص، میتوان در جهت رفع آنها اقدام نمود.
گام چهارم پوششدهی جزئیات
در مرحله قبل، بهترین راه حل برای مخاطب هدف استارتاپ شما انتخاب شد. تاکنون، از دیدگاه مخاطبان، راه حلها را مشاهده و بررسی کردید. اما پیش از ادامه کار، بسیار حائز اهمیت است که بار دیگر، امکان سنجی فنی و نیز پایداری مالی راه حلها را ارزیابی کنید. در مورد مهارتها، ظرفیتهای موردنیاز، منابع فروش، قیمت گذاری و پروموشن محصول نهایی فکر کنید. سعی کنید برای موانع پیش رو، راهی پیدا کنید.
گام پنجم یادگیری و آمادگی برای نمونه اولیه
هدف اصلی اثبات مفهوم، جمع آوری بازخوردها و یادگیری از آنها پیش از هرگونه اقدام در جهت طراحی و توسعه محصول میباشد. این امر، از هدر رفتن زمان و هزینه به نفع استارتاپ جلوگیری میکند.
جمع بندی
میتوان گفت که تولد یک استارتاپ، با یک ایده میسر میشود. اما تداوم حیات آن، به ایدهای مناسب نیاز دارد. بنابراین، توجه به اثبات مفهوم بسیار حیاتی است. در صورتی که نتایح حاصل از هر گام، ناامید کننده باشد، بدون هیچ درنگی، ایده را کنار بگذارید. در حقیقت، حذف ایدهی نامناسب به معنای شکست نیست. شما با درک بهتر از مخاطب هدف و نیازها میتوانید با ایده ی بهتری وارد عمل شوید.